روزی بهلول در خانه ی درویشی مهمان شد .درویش ، سقف خانه را
از چوب های ضعیف پوشیده بود و بار گران داشت . هر لحظه از آن
چوب ها آوازی بیرون می آمد ! گفت : ای درویش مرا از این خانه به
جای دیگر بر که می ترسم ، فرود آید . درویش گفت : مترس که این
آواز ، تسبیح و ذکر چوب هاست !!! بهلول گفت : از آن می ترسم که
از بسیاری ذکر و تسبیح ، ایشان را وجدی و حالی به هم رسد که
همه به یک باره در رقص و سماع آیند و به سجده افتند !!!
منبع :
کتاب « بهلول می خندد »
کلاس مجازی 2...
ما را در سایت کلاس مجازی 2 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : عبادی dini بازدید : 365 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1391 ساعت: 5:55